بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

صدای پایش که در راهروهای تاریک و تو در توی قلبم می نشیند 

ضرب آهنگ نفس هایم بر هم می خورد 

و من از خود بی خود میشم... 

 

کسی چه میداند 

امروز و فردا و همه ی روزهای نیامده 

شاید این هفته بیاید....شاید...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد