بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

وقتی پیش تو ام 

از من نپرس بیقرار کدام دردهایم هستم.... 

 

در کنار تو که هستم 

قدم قدم با تو... 

یا آن هنگام که عاشقانه به تو تکیه میکنم 

کدام غم در دنیا وجود دارد که بتواند در دل من جا بگیرد؟؟؟ 

 

با تو که هستم 

جز عشق،جز آرامش،جز غرق شدن در خوشبختی،جز رهایی  احساس دیگری ندارم 

 

پس ملامتم نکن 

که چرا با ذره ای دور شدن بهانه گیری میکنم  

تما رویاهای من به چشمان تو گره خورده است....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد