بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

باز هم خواب تو قرار از این دل بیقرار ربوده  

باز هم نه من! که این ناخودآگاه روح من، 

 تو را به لحظه لحظه هایم کشاند  

و من دلتنگم....  

و باز مجبورم تا دلتنگی را به تن واژه ها بکشانم  

 

 این سرانجام عاشقی من بود....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد