بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

وقتی به یاد توام.... یادگاریتو نمی خوام عزیزم....  

....................................................................

آتشی که به زندگیم زدی نه فقط دیروزم

که همه ی دنیایم را سوزاند.... 

 

مواظب باش خاکسترش هوای زندگیت را بر هم نزند....

دست و دلم به نوشتن نمیره اما دلم پر شده از نگفتنی ها 

حس غریبی وجودم رو گرفته 

راه میرم اما انگار روی خاطرات گذشته پا میزارم 

قلبم به درد میاد و تیر می کشه 

 

روحم خسته اس...