بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

چهار

بغضش اشکم رو در آورد 

دل گرفته اش دلم رو از پا در آورد 

احساس ضعفش منو شکوند 

 

و نفهمید! 

 

چه دردی رو دلم موند  

نظرات 3 + ارسال نظر
... دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:36 ق.ظ

تولدت مبارک

باز هم فراموش شدم انگار....
زوده....

سحربانو دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:19 ق.ظ http://samo86.blogsky.com

:(

بیدار دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:50 ب.ظ http://bidariyependar.persianblog.ir

با سلام چقدر احساس قشنگی داری بهت تبریک میگم
دستنوشته هات عالیه و خوب سیقل خورده
ازت ممنون میشم به منم یه سری بزنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد