بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

 ***گوشه هایی از یکی از دلنوشته هایم:

 

همه ی دنیا را می توان در یک کلام خلاصه کرد: 

 

ایمان! 

 

و چه واژه ی غریبیست این روزها 

چه بیگانه اند آدم ها با ذات ایمان و اخلاص و انسانیت 

و چه خوش خیالند  

دل به سرای دو روزه ای دادند که به نفسی بسته است 

و اعتباری را به حساب می آورند که هم کفو های خودشان به آنها بخشیدند 

آن هم فقط بسته به رضایت شخصی شان 

 

چه ساده لوحند آدم ها که فراموش کردند از کجا بوده اند و چرا هستند! 

چه تلاش بی هدفی می کنند در حفظ اصالت دنیاییشان 

حیف که نمیدانند تمام این دنیا فقط بازتابی از ایمانشان است  

  

 

 .....

ای کاش می دانستید که فقط و فقط ایمان شماست که دنیا را مقابلتان به تصویر می کشد 

 

و چه دردناکست وقتی این پرده کنار رود و شما ذات آنچه گذشت را بفهمید 

چه سخت است رو به رو شدن با حقیقت زندگی 

 

 

سوال من این است: 

اگر می دانستید چقدر ظالمانه رفتار می کنید و چقدر دور از واژه ی انسان هستید،اگر چشمی برای درست دیدن داشتید،باز هم ادامه می دادید؟ 

بگذارم به حساب ندانستنتان یا.....؟؟؟!!! 

 

نه...بهتر است منم به خوش خیالی شما دل ببندم و 

امید به رحمت و مهربانی خدا داشته باشم...

نظرات 1 + ارسال نظر
احسان چهارشنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 04:29 ب.ظ http://no-is-soon.blogsky.com/

ای کاش می دانستید که فقط و فقط ایمان شماست که دنیا را مقابلتان به تصویر می کشد

و چه دردناکست وقتی این پرده کنار رود و شما ذات آنچه گذشت را بفهمید
چه سخت است رو به رو شدن با حقیقت زندگی



................
مطلب قشنگی بود مخصوصا این تیکه .. به من هم سر بزن . بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد