لمس حضور تو در اوج ناباوری های شبانه، فقط و فقط نجوای عاشقانه ی خدا بود در ثانیه های سنگین دلتنگی و بیقراری....
شاید همیشه واژه ها کم بود برای بیان حقیقت احساسم
شاید همیشه فقط نگاه بود و نگاه
تو ناچیزیش را به بزرگواری ات ببخش
تو که سنت مولایت علی (ع) را هر لحظه برایم تداعی کردی
و من هر بار همراه اسمت، مردانگی را وصف کردم
کوچکیه حرف های من را ببخش
در این دنیای سراسر تزویر به همین واژه ها بسنده کردم تا متهم به چاپلوسی و زبان بازی نشوم
من با همه ی قلبم با همه ی روحم با همه ی آنچه از وجودم است دوستت دارم و مدیون محبت بی پایانت هستم
اشک های اشتیاقم قابل ثبت نبود
اما بدان هک شدن اسمت بر دیوار این کلبه ی تنهایی قشنگ ترین هدیه ی دنیا بود
و من ممنونم....
***عمو دومی همیشه مهربون من!
دخترک شما به عشق شما نفس می کشه
دوستتون دارم