بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

معرفت!

 

آنکه می شکند باکش نیست 

و آنکه می ماند تا ابد برای تک تک ذره های شکسته شده دل می سوزاند 

 

رسم غریبیست زندگی  

 

بی معرفت اگر باشی میروی و هرگز غمی به خاطر نمی سپاری 

اما 

اگر دلت نیاید بی معرفتی را بیاموزی،همیشه غم سنگینی بدوش خواهی کشید

 

 

آی آدمها.... 

قصه ی من و شما تا کجا اینچنین تلخ ادامه پیدا می کند؟؟؟

 

نظرات 2 + ارسال نظر
زینب سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 07:56 ب.ظ

زیبا نوشتی خواهری...
واسه ما که فک کنم تا ابد تلخه ولی دعا میکنم بهترینها رو فقط واسه خواهریه خودم!
مواظب خودت باش...

وحیر شنبه 14 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:28 ب.ظ

خیلی زیبابوددرودبرشما

ممنون از حضور دلگرم کننده تون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد