بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

...

دل ما به دور رویت ز چمن فراق دارد 

که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد  

 

 

 

بغض سنگینی در گلویم است که اجازه ی فریاد می خواهد و اجازه نیست 

نمیخواهم بشکند 

وقت شکستن نیست 

اینجا نه!!! 

 

دلتنگم 

غمگینم 

اما....می خواهم مبارزه کنم 

می توانم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد