دل ما به دور رویت ز چمن فراق دارد
که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد
بغض سنگینی در گلویم است که اجازه ی فریاد می خواهد و اجازه نیست
نمیخواهم بشکند
وقت شکستن نیست
اینجا نه!!!
دلتنگم
غمگینم
اما....می خواهم مبارزه کنم
می توانم!