بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

عروسک قشنگ من قرمز پوشیده 

تووو رختخواب مخمل آبی خوابیده

 

...... 

 

نوستالژی سفید کودکانه ی من  

و عطر عاشقانه ی خاطرات با تو بودن  

 

میدانی پدر 

برای اولین باااار در تمامی سالهای زندگی ام 

دلم برای کودکی ام تنگ شده 

دلم کودکی ام را می خواهد 

 

.... 

 

نه....تاب تعریفش نیست 

دلم این روزها اینجا نیست....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد