بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

بغض های نشکسته

دفتر خاطراتمو....هر شب ورق می زنم....اسمتو تو هر صفحه اشه...میخونمو میشکنم

گفت: نه تو تونستى کارى واسه من بکنى نه من واسه تو

گفت: شاید من اون ادمى که تو فکر میکنى نیست


قلبم ترک تازه اى خورد

تمام تلاش اون سالها رو ندید؟

نفهمیده بود؟؟؟؟

تمام تلاشش براى من این بود که غمش رو به من انتقال نده

واقعا این کافیه؟

دوست داشتن اینه؟؟؟؟


قلبم خطا نکرد وقتى به احساسش شک کرد

وقتى اون رو به خودخواهى محکوم کرد

قلبم دیگه چیزى حس نمیکنه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد